پله پله

بازی با کلمات ؛ شراره شریعت زاده | May 11, 2006 | Labels: |

قدم برداشتم

رفتم پله اول

قدم دوم را برداشتم

رفتم پله دوم

رفتم رفتم پله ها رو بالا

از بالا به پایین نگاه کردم

پایین قشنگ تر بود

سرم گیج رفت

افتادم چند تا پله پایین

نشتم روی همون پله

قشنگ نبود

خسته شدم

پاشدم برم بالا

ولی دیگه توان رفتن نداشتم

8 comments:

گل اميد

وا هواي بهار است و باده باده ناب
به خنده خنده بنوشيم و جرعه جرعه شراب
در اين پياله ندانم چه ريختي پيداست
كه خودش به جان هم افتاده اند آتش و آب
فرشته روي من اي آفتاب صبح بهار
مرا به جامي از اين آب آتشين درياب
به جام هستي ما اي شراب عشق بجوش
به بزم ساده ما اي چراغ ماه بتاب
گل اميد من امشب شكفته در بر من
بيا و يك نفس اي چشم سرنوشت بخواب
مگر نه خاك ره اين خرابه بايد شد
بيا كه كام بگيريم از اين جهان خراب

May 11, 2006 11:34 AM

شاد باشید

May 11, 2006 11:35 AM

به نام خدا
سلام
خوبه كه باز شما تونستين چند تا پله را بالا برين

May 12, 2006 2:20 PM

شراره عزیز درود.
تحت نام "سه اپیزود" به روز گردانی شد. لطفا مراجعه فرمایید.
بدرود

May 13, 2006 5:32 PM

salam/ oon mariz kiye keh oon paiin barash doa mikardin ?//
ba inkeh neveshteh hatoon maamooli boodan nemidoonam chera neshetsam hamashoono khoondam, kheyli ajibeh ! faghat oon baazia.... khoob bood./ pirooz o tandorost bashin.

May 13, 2006 10:36 PM

خوب راستی بعد چی شد ..؟؟؟؟
اشتباه تایپی هم دارد نشستم نشتم تایپ شده

May 14, 2006 8:52 AM

خانم شریعت زاده
بسيار از تشريف فرمايي ما به آلاچيق مكانيكي خوشحال شدم. راستش
هدف از "اثر به جا گذاشتن" هم همین بود که دوستان جدید مثل شما پیدا کنیم. من از این موضوع خوشحالم که یک مهندس برق را هم در جمع خود داریم. راستی شما علم و صنعت بودید؟
پیروز باشید.

May 14, 2006 10:00 AM

Post a Comment