یادش به خیر

اپیزود1

هوا گرم شده. اول خرداد ماهه. بوی نم کولر به مشام می رسه.صدای کولر و بوی آن منا به یاد امتحانات ثلث سوم می اندازه.دلشوره و اضطراب . چقدر دلم می خواست ظهر ها می خوابیدم و درس نمی خوندم. چقدر صبح ها به زور مامانم بیدار شدم .موقع حفظ کردن درسهای حفظی می رفتم توی رویا که وقتی تعطیل بشم فلان و بهمان میکنم و هیچ غلطی نمی کردم. امتحان آخر را که می دادم کلی ذوق می کردم. دیگه ظهر ها خوابم نمی یومد. دیگه خواب صبح بهم نمی چسبید. مامانم مجبورم می کرد اول از همه اتاقم را مرتب کنم. تابستون شروع می شد. ساعت 10 صبح برنامه کودک. واتو واتو. بارباپاپا. خوردن آلوچه و آلبالو. بستنی. بعد از ظهر کلاس زبان. فردا صبح کلاس ورزش . کلاسهای تقویتی سال آینده که دیگه واویلا بود. خداییش فایده ای هم نداشت. ولی باید می رفتم. از این کلاس تو اون کلاس تا دیگه از تابستون حالم بهم می خورد و آرزو میکردم برم مدرسه. شهریور را دوست داشتم . چون مهر را خیلی دوست داشتم و اون منا به مهر نزدیک تر میکرد.خریدن کتاب و دفتر و جامدادی ومانتو و کیف و ... اتفاقاتی بود که درهمه شهریور ها تکرار می شد. جلد کردن کتاب و گاهی از روی بیکاری خط کشی دفتر های سال آینده منو به استقبال مدرسه می برد.هفته آخر شهریور نصیحت ها شروع می شد. که هر شب درس همون روز را بخون که جمع نشه.... شیطونی نکن..... بزرگ شدی دیگه.....ولی دریغ که یک هفته اثر داشت و روز از نو روزی از نو.

اپیزود 2

یه دوستی اس ام اس زد که :

زمستان بهونه است برف از آسمون خسته میشه

پاییز بهونه است برگ از درخت خسته میشه

......

و این شد سوژه فکری جدید برای من.

که نکنه ما داریم ماهی های خسته از آب را می خوریم

15 comments:

اگه خیلی دوس دارین برین تو اون دوران میخاین بیاین جا عوض کنیم :دی.....

شراره عزيز درود
درباره اپيزود اول: ياد اون موقعها به خير. تابستان و فوتبال روي اسفالت داغ تا 8 بعد از ظهر. پاييز و جلد كردن دفترها و كتابها. درس خوندن و درس خوندن به اميد اينكه اگه تموم بشه فقط ميرم دنبال دفريح. هي! همينطوري همش گذشت. با شما قرابت سني نزديكي دارم در حدود 2 سال از شما بزرگترم. (چه جسارتا) و به همين خاطر هست كه حرفهايت را قشنگ ميفهمم. ما همان نسلهاي سوخته اي هستيم با چوب دو سر طلا.
درباره كانت آخرت در آلاچيق متوجه لفظ "پايان" نشدم. معني خداحافظي نميدهد كه؟ زودتر پاسخم دهيد كه نگرانم.
بدرود

aaaaaaaakh ke man asheghe booye kooleram . ama yade roozhaye aroome tabestoon mioftam . zohraye garm va yek alame bazi

شما گل هستيد. ميدونستم. ولي يك كم شك داشتم.
گرفتم!!

این نحو سوژه گرفتن شما منو یاد قضیه گوزن و شقایق انداخت ..!!!!

شما می تونی هر جوری دوست داری فکر کنی.

به نام خدا
سلام
هيچ وقت از يادآوري روزهاي سخت رفتن به مدرسه به خصوص سالهاي ابتدايي خوشحال نميشوم.
اگه يكبار ديگه متولد بشم مطمئنا به مدرسه نمي روم
چه برسه به دانشگاه

درود شراره عزیز
تحت عنوان "زنگ انشا" به روز گرداني شد. لطفا مراجعه فرماييد. .
بدرود

درود.
اون تئوري ماهي هاي خسته , بي نظير بود.مرحبا
روشن باشيد

شراره خوب ما كم صحبت شده.
بيان ايجاز ميكند.
قلم را فرسايشي بيشتر بايد.
بدرود

درود
تحت عنوان "زن پس از طلاق" به روز گرداني شد. لطفا مراجعه فرماييد.
بدرود

سلام شراره عزیز...منم شری!!! خوبی خانومی....وای همه اینها که گفتی با کمی تغییرات واسه منم بود....چه جالب که هممون همین حس ها رو داشتیم....تازه میدونی من یه حس دیگه هم داشتم...روز آخر شهریور میخواستم برم بخوابم آرزو میکردم که مدرسه ها یه روز دیرتر باز میشد...آخه احساس میکردم هیچ چی از تعطیلاتم نفهمیدم...خیلی جالبه نه؟؟!!! در کل میخوام بگم چرا بزرگ شدیم...چرا؟؟؟؟؟؟؟

اپیزود ١ احتمالا برای تک تک ماها تکرار شده و احتمالا ما هم اونو برای تک تک بچه هامون اجرا می کنیم! ولی اپیزود ٢ خیلی به من چسبید. شاید ما هم کامنت می نویسیم تا یکی دیگه هم تو رودربایستی بیاد و برای ما کامنت بذاره، اینطور نیست؟

سلام
باورتون بشه که اینایی که گفتی موبه مو برای من در حال تکرار شدنه ..اگه نبود این باباآقا خیلی بهم سخت می گذشت

va "baran bahane ee bish nist, aseman ra havaye boose zadan bar zamin ast"