امسال هم پخته نشدیم اما به وفور سرخ شدیم. هرکس که رسید شیشهی روغن را خالی کرد روی سرم و شعله را زیاد. سرخ شدم، گاهی جزغاله اما پخته نشدم. هنوز خامم اما آشی شدهام با یک وجب روغن روش. حالا کسی آمده و پیازداغش را زیاد کرده تا سال جدید شاید ما هم پخته از آب در آمدیم. خوشمزه و دلنشین تا به دلی بشینیم. امسال که تا خواستیم به دلی بشینیم یکی یاالله نگفته از در آمد و نشست جای ما. ما ماندیم بیجا. به راه خود رفتیم تا سال به انتها رسید. شاید سال دیگر که پخته شدیم از راه به بیراهه زدیم. تا دلی و جایی و دلنشینی. بهش گفتم دلت که بزرگه بیا سال دیگه یه ست بزار تا هرکس جایی و نپختهها هم جایی. شاید سال دیگر اگر ستی خرید جای ما هم شد. اگر جا شدیم و دلنشین، یادم باشد کمربندم را ببندم تا با ترمزی سر از شیشه درنیاورم. چشمهایم را هم میبندم تا هرکس از در آمد بلند نشوم که مبادا کسی جایم را دوباره بگیرد. ادب کیلویی چند. بیراهه رفتن را عشق است. دلنشینی را بچسب.
امسال که این چند ساعتش هم بگذرد سال شکستها بود. بهارش دستم شکست. تابستانش دلم. پائیزش کمرم و زمستانش موبایلم. همه را دوباره چسباندیم جز موبایلم که عمرش را داد به شما و جایش را در دلم ایکسپریا گرفت. دل است دیگر نمیتواند که تنها باشد. دل ما جا زیاد دارد. هرجا رسیدم یک صندلی گذاشتهایم هرکس بیاید جا دارد. البته ناگفته نماند دستم دیگر نشکست اما کج شد. دلم چند بار دیگر شکست اما خارجه که رفته بودیم یک چمدان چسب خارجی آوردهایم و تا این چسبها هستند غمی نیست میچسبانیمش تا شکستی دیگر. کمرم هم خم شد. از وقتی که خم شد هرکس میرسد سوارم میشود. نه که فکر کنی گوشام مخملی شده نه خودم سواری میدهم. تو فکرکن خرم . من با خربودنم حال میکنم. آن هم خر بی دم. از کُررهگی دم نداشت.
همهی اینها که گفتم آنچه گذشتی بود از سال هشتادوهفت که بهش میتوانی پستهای این یک سال را هم اضافه کنی. ضرب در همهی اون پستهای قرمز بکن و تقسیم بر پستای سیاه که هر عدد تقسیم بر بینهایت چیزی شبیه صفر میشود. سال 87 با همهی خوبیهاش سال گُهی بود. تنها چیزی که توش یادگرفتم اینکه کمتر حرف بزنم و بیشتر سکوت کنم و مخفیانه زندگی . یادگرفتم هرچی دلدردم بیشتر بود بیشتر بخندم. یادگرفتم اشکامو نشونش ندم. بزار فکر کنه ما هم آدم حسابی. بگذریم.
برای همهی اونایی که هنوز به یادشونم و دوستشون دارم هرچند دلگیرم و همهی اونایی که دلگیر نیستم تبریک عید فرستادم هرچند خیلیهاشون هنوز فرصت ریپلای کردن، نداشتند اما امسال هم فرستادم. بقیه دوستان هم اینجا بهشون میگم آرزو میکنم سال جدید آرامش داشته باشین. هرچند تخمشو ملخ خورده. راستی تخم ملخو کی خورده؟من که نخوردم....
7 comments:
Excellent work and very good blog.
Congrats!!!!
ببین! عالی بود
بسیار لذت بردم
سال نو مبارک
به امید سالی سرشار از برکت و سلامتی برای شما و عزیزانتون
negahyno
پس روی همین اصل است که بلاگت جین پوش شده است! مدتی بود به اینجا نیامده بودم و شاید هم آمده بودم و یادم نیست ولی نوشتههایت را میدانی که کم و بیش میخوانم. اما همهی حرفهایی که زدهای است هفتاد سال است تجربه کردم بدون یادگیری. همه توی یک کشتی سواریم منتها یکی در خن کشتی و دیگری شاید در کلاس یک. سالی به از این سال ها برایت خواهانم
گاهي فكر ميكنم من خيلي بي معرفت ميباشم. تو اما مهربوني شراره جونم. سال خوبي رو برات آرزو ميكنم. سالي خوب و متفاوتي از همه اسلهايي كه گذشت.
بووس
نوشته ات را خواندم و امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه سالی که از شکستن خبری نباشه و تا باشه ساخته شدنهای اساسی باشه
.
مراقب خودت باش نازنین و دوباره سال نوت مبارک
نگاهی نو
با همه این تفاصیل من امیدوارم سال جدید سال خوب و پر از سلامتی و رزق و آرامش برایتان باشد
Post a Comment