فکرمیکنم یه کمی بزرگ شدم. اونقدر بزرگ که دیگه از ترکیدن بادکنکهای رنگی گریه نکنم. نه که بادکنکها را دوست نداشته باشم برعکس هنوزم ازبادکنکهای گندهی قرمز ذوق میکنم اما اینو فهمیدم که جنس بادکنکها از ترکیدنه و بعدش خندیدن و نه گریه کردن. هنوزم دوست دارم روی بادکنکها چشمچشم دو ابرو بکشم و نخش تو دستم و باش بدوم اما اونقدر بزرگ شدم که فهمیدم بادکنکها دوست ندارند تو نخشون باشی ، دوست دارند آزاد باشند حتی به قیمت شکستن سرشون به تیرچراغ برق. اونقدر بزرگ شدم که اگه کیک تولدم شکلاتی نبود قهرنکنم و گریه زاری راه نیاندازم. اونقدر بزرگ شدم که از دیدن کادوهای تکراری که دوستشون ندارم لبو لوچم آویزون نشه. اونقدر بزرگ شدم که فهمیدم آرزوکردن موقع فوت کردن شمع کار مسخرهایه. آنقدر بزرگ شدم که شمعهای روی کیکم میتونه چراغ خونم باشه. اونقدر بزرگ شدم که اگه هیچکس سورپرایزم نکرد خودم خودمو سورپرایز کنم. اونقدر بزرگ شدم که فهمیدم روز تولد من فقط روز تولد منه. اونقدر بزرگ شدم که فهمیدم بهترین کار روز تولد خاموش کردن موبایله برای نشیدن یه مشت حرف و آرزوی تکراری و خوابیدن. اونقدر بزرگ شدم که صدبار میلباکسمو رفرش نکنم. آنقدر بزرگ شدم که منتظر زنگ هیچ پستچی نباشم. آنقدر بزرگ شدم که باورکنم پیر شدی و فراموشی گرفتی. آنقدر بزرگ شدم که رویابافی نکنم که چراغها یکدفعه روشن میشوند و منوتو اون وسط تانگو میرقصیم. آنقدر بزرگ شدم که باورکنم تصادفا هرسال تولد من، همه خسته و بیحوصلهاند و گرفتار و جیبهاشون پر از خالی. آنقدر بزرگ شدم که بفهمم فردا یه روزیه مثل دیروز و پریروز و پسپریروز. باور میکنی که اینقدر بزرگ شدهباشم؟
4 comments:
بعضی وقتها تولدهای بدون جشن و ساکت و آروم هم مزه میده. تولدت مبارک...همیشه میخونمت.
با فرض افعال معکوس ،میشه همش رو باور کردتولدت مبارک!
سلام خانوم مهندس
خیلی وقتا میشه که میام اینجا، یهچیزی می خونم و بعد آروم و بی صدا می رم پی کارم.
نوشته هاتو دوست دارم.
برات شادی و سلامتی آرزو می کنم.
الان دقیقا وقتشه که بچه بشی دوباره .. دوباره وقتی کیک های تولدت رو فوت می کنی آرزو کنی ..دوباره برای بادکنکی که داری باد می کنی و با هرنفست بزرگتر می شه ذوق مرگ بشی و وقتی ترکید گریه کنی .. و تازه تاکید کنی من بادکنک خودم رو می خوام....حالا وقتشه دوباره بچه شی اما با این تفاوت که می دونی همه ی اینها بچگی محضه ..یه دروغه یه بازیه ..حالا وقتشه که یه پیر بچه شی
Post a Comment