سانسور

از بس شعرهایم را از فیلتر می‌گذارنم

نخ‌نما شده‌اند

با نخ و سوزن به جانشان می‌افتم

رفویشان می‌کنم

آن‌چنان که کس نفهمد فاعل کیست و مفعول کجاست

عاشقانه‌هایش را قیچی می‌کنم

حرفهای دلتنگی‌اش را درز می‌گیرم؛

برای روز مبادا

انگشتانه دست می‌کنم و

چند کلمه حرف حساب

را از پشت

مثل دکمه‌های مخفی می‌دوزم

دوباره می‌خوانمشان

و باز از فیلتر می‌گذرانمشان

نخ‌نما تر می‌شوند

مثل خودم؛

نخ‌نما

از بس که از فیلتر می‌گذرم

0 comments: