می سل سی می سی سل

بیا هر چی نُت توی دلت مونده که هیچ مطربی از روش نزده آتیش بزنیم و بشینیم دور آتیشی که از گور این -دو- ر- می- بلند می‌شه دستامون را گرم کنیم. قول می‌دهم دستام که گرم شد سازم را روی تو کوک کنم و بداهه بزنم، تو هم قول بده که به ساز من برقصی.

1 comments:

خیلی زیبا و دلنواز بود،دوست داشتم