حافظ تو چرا؟

حافظ بیدار شو

یه شعر تازه تر بگو

جام و شراب و می

تا کی؟

.

رفتم سر چهارراه تا از پسرک، فال بگیرم

نگاهی به پانصد تومانی در دستم انداخت

و نگاهی

به چشم‌های خیسم

و گفت

برای این چشم‌ها فالی ندارم

دست در جیبم کردم؛

هزار تومان

گفت: ندارم

پنج هزار تومان

گفت: ندارم

.

اشکم سرازیر شد

حافظ بیدار شو

1 comments:

همه بیدارن ... حافظ ... مولانا ...حتی کوروش هم هنوز که هنوزه بیداره ... همه شون نگران ما هستن ... نسل سوخته ی ما ... سرگشته ترین ایرانیان در امتداد تاریخ