یادم هست هر سال، دههی فجر یک نمایش عروسکی، شبیه خیمهشببازی پخش میکردند (شاید هنوز هم پخش میشود، نمیدانم) که در آن، عروسکهایی شبیه شخصیتهای سیاسی به وسیلهی نخهایی (البته بیشتر شبیه طناب بود تا نخ) که به دستوپایشان وصل بود و سرِ نخ در دست کسی که دستکش سفید بدست داشت و کلاهی با راههای سفیدوقرمز و نقاب کلاه آبی با ستارههای سفید، بر سر داشت، حرکتشان میداد و افرادی هم از پشت صحنه به جای عروسکها حرف میزدند. یادم هست یک جایی از نمایش صدای هیاهوی مردم که بیشتر شبیه اعتراض بود به گوش میرسید و بعد مشتهای گره شدهای را نشان میداد نه از نوع عروسک بلکه از جنس انسان.
چهارشنبه شب وقتی قسمت اول سریال آن سه نفر را به پیشنهاد الهام دیدم، ناخداگاه به یاد خیمهشببازی دههیفجر افتادم. با این تفاوت که اینبار عروسکها از جنس انسان و نخها، نامرئی بودند و صدای اعتراضی هم به گوش نمیرسید ولی اگر خوب نگاه می کردی فرد نامرئی را با دستکش سیاه بالای آن یخچال( یخچال کنار مبل راحتی!!!!) که کنار آن گل لیندا مصنوعی (همان که میگویند پافیلی) بود میدیدی که اتفاقا کلاه هم بر سر داشت ولی نه با راههای سفیدوقرمز و... که انسانگردان بود. عروسک بود، نخ بود، کلاه بود، دستکش بود ولی هیاهو نبود.
0 comments:
Post a Comment