بازم محکوم

تقریبا سال 75 بود که خودم را محکوم به تنهایی کردم.از اون زمان 10 سالی گذشت. به خوبی ... به بدی ... هیچ وقت دلم نمی خواد به اون دوران برگردم. هر بار که به نوشته های سن 20 سالگی سری می زنم دلم بد جور می گیره. توی سن 20 سالگی درک خوبی از اطرافیان و محیط و... نداشتم. مشکلم با محیط و اطرافیان این بود که به زبان و فکر بین المللی آنها حرف نمی زدم و فکر نمی کردم پس همیشه محکوم بودم. تقریبا 7 ... 8 سالی طول کشید تا تونستم چیزایی را اثبات کنم و مستقل باشم. الان چند سالیه به زبان خودم حرف می زنم و فکر می کنم . ولی هنوز گاهی اوقات احساس تنهایی میکنم. گاهی اوقات فکر می کنم توی این مدت شاید یه چیزایی بدست آوردم ولی در عوض چیزایی را هم از دست دادم که همون چیزا امروز دوباره منا به نقطه تنهایی رسونده. برای داشتن یه دسته گل زیبا فقط داشتن چند شاخه گل شرط نیست بلکه در کنار اون شاخه های گل بودن برگ های سبز و شاخه های تزیینی زیبایی دیگه ای به اون دسته گل می ده. ولی لازم و ملزوم هم نیستد.

13 comments:

میفهمم...درکت میکنم....میفهمم

salam azizam mersi ke be man sar zady manam chand bar inja sar zadam vali comment nazashte boodam bazam behet sar mizanam
rasty manam panjah o hashtyam!

من نيز ميفهمم حرفت را نازنين

تنهايي به تنهايي زيادم بد نيست بي‌كسي خيلي سخته اگه منظورت اونه كه واقعاً سخته اما ميشه عوضش كرد كافيه كه بخواي ميتونم بدونم متولد چه ماهي هستي؟ پنجاه و چهاري عزيزم

دختر بهاري پس، وقتي الكترونيك قبول شدم فهميدم اينكاره نيستم من همه چيز رو عملي دوست دارم با تيوري نميتونم كنار بيام دوستدارم تجربي ياد بگيرم تا از روي يه سري مفروضات و خلاصه اينكه سه سال از بهترين روزاي عمرم و صرف اين كردم كه بفهمم چي دوستدارم و آخرش آمار خوندم و تازه فهميدم بايد طراحي صنعتي ميخوندم البته الان ديگه مهم نيست از زندگيم راضيم ولي يه چيزي من شهريوري هستم پس من خود شيفتگي دارم شما رو شامل نميشم من از اين تريبون حرفم رو پس ميگيرم تابعذ و

حركتي است آونگي...گاهي دلتنگي اونقدر به انسان فشار مياره كه ياد همه تلخكامي ها رو ناخوذدآگاه براش زنده مي كنه....منم توي چند ماه گذشته چند بار به نوشته هاي 10 سال پيش مراجعه كردم و كامم تلخ شد از خامي و ناضختگي و اشتباهات آن موفع ام....اما نميشه بابت چيزي كه بوده افسوس خورد...تنهايي راز دانايي است...اين جمله معرفترين جمله گوته شاعر است

نمي دونم چرا فكر مي كنم حدسم درست بوده در مورد پاها...يه جورايي سنس دارم من از اين بابت....جواب سوال رو درست دادم؟

...
ببخشید ! من متوجه لینک نشده بودم

سلام. خيلي ممنون. خيلي مشتاقم بدونم كه حدسم درباره پاي شما و رابطه انگشتان پا با صورت درست بود يا نه؟!

بالاخره كدوم پا مال شما بود؟

بعدا میگم

در نگاهت همه مهربانیهاست.قاصدی که زندگی را خبر میدهد
و در سکوت ات همه صداها
فریادی که بودن را تجربه میکند