------------->

اپیزود اول:

کوچه ها را جارو می کرد

نام او رفتگر بود

عاشق شد

عاشق دختر کوچه هفتم

عشقش را زیر لباس نارنجی اش

مخفی کرد

رفتگر جرات گفتن نداشت

او کوچه هفتم را هر روز و هر ساعت

جارو می کرد

و دختر کوچه هفتم هیچوقت نفهمید

اپیزود دوم:

دختری سوار ماشین عاشقی شد

در خیابانی یک طرفه

که انتهایی نداشت

با سرعت 180 کیلومتر برساعت می رفت

تنها آرزویش این بود

که

ماشینی از روبرو بیاید

و با او برخورد کند

که باور کند

در خیابانی دو طرفه رانندگی می کرده

اپیزود سوم:

او هر روز و هر ساعت بر روی باند پرواز است

تا برج مراقبت اجازه پرواز دهد

گویی از دید مدار برج خارج است

هر دقیقه با خود تکرار میکند

Take off

0 comments: