امروز در دادگاه ذهنم حکمی صادر شد.
متهم ردیف اول کتابهای نشسته در قفسه فلزی، شناخته شدند.
کتابهایی که سالها بار خر کردم و یک ده هزارم آنچه خواندم را به من یاد ندادند.
فردا حکم اجرا می شود.
می خواهم کتابهای خاک گرفته، زندانی شده در قفسه های فلزی را
آتش بزنم .
تا از شعله اش دستی یخ زده گرم شود.
و خاکسترش چهره رنگ پریده دخترک را دلنشین تر کند.
0 comments:
Post a Comment