ترانه‌ی تولد

نمی‌دانم در دوزخ عشق کسی می‌سوزم

یا لب‌هایم از شرم بوسه‌ای بر لب‌های کسی می‌سوزد

یا نگاهم از شعله‌ی شمع‌های خاکستری تولدم می‌سوزد

یا گوشم از شراره‌ی آتشین صدای کسی می‌سوزد

که می‌خواند:

« مرا ببوس...مرا ببوس

برای آخرین بار

خدا تو را نگهدار

که می‌روم به سوی سرنوشت»

.

.

0 comments: