سن که می خواست راه بیافتد، جیبهایش را پُر از کودکی کرد. حالا راه میرود و مثل نقل و نبات، کودکی را میخورد.
سن که می خواست راه بیافتد، جیبهایش را پُر از کودکی کرد. حالا راه میرود و مثل نقل و نبات، کودکی را میخورد.
حرفهای یک پنجاه و چهاری Copyright © 2008 | Torn Paper Designed by SimplyWP| Converted by Free Blogger Template | Supported by Ipiet's Notez
0 comments:
Post a Comment