تشکر تشکر

خیلی تشکر به همه‌تون بدهکارم. یکی بابت پیگیری‌ و احوال‌پرسی‌هایی که از پدرم کردید و می‌کنید؛ متشکرم و صمیمانه دستتان را می‌فشارم. پدرم هنوز بیمارستان است و عمل دومش، فردا انجام می‌شود. التماس دعا. دوم بابت تبریک‌های تولدم. مرسی از همه‌تون که هنوز فراموشم نکردید. امیدوارم بتوانم جبران کنم.

--

پ.ن1: امروز صبح ساعت 11:08 در حالی که یکی توی سر خودم می‌زدم یکی توی سر کار و بسیار هم، بد اخلاق بودم و دل‌تنگ، یک‌دفعه در اتاقم باز شد و آقایی با سبد گلی که در دستش بود گفت:«خانم شریعت‌زاده؟ این گل از طرف آقای.....(خوب شاید دلش نخواهد اسمش را بگویم)».کارتی روی گل بود که رویش نوشته‌شده بود:«سرکار خانم شریعت زاده، تولدتان مبارک، از طرف ...».تشکر مخصوص از دوست عزیز که بدجور امروز سورپرایزم کرد. باورم نمی‌شد.

پ.ن2: ...؟

0 comments: