1826 روز گذشت

........النکاح و سنتی و من رغبا سنتی فلیس منی........به میمنت و مبارکی در سایه حق در این روز فرخنده و مبارک با امید به خوشبختی این زوج انشااله .دوشیزه مجلله مکرمه...اولیا مجلله عروس خانم ، سرکار خانم شراره ....سبییه ارجمند جناب آقای ... شما به من وکالت می دهید مرا وکیل می نمایید که شما را به عقد دائمی و زناشویی همیشگی در آورم برای جناب آقای رضا ... به آن مهد و صداقی که عرض کردم وکیلم؟

سال 80 13در یک چنین روزی این کلمات را شنیدم .... هر چند که به این کلمات عربی اصلا معتقد نیستم و به دل خود بیشتر اعتقاد دارم ولی با این حال...

گفتم : بله

و

شنیدم : بله

شروع/ عشق/ زندگی/ کار/ تلاش/ قسط/ سفر/ شادی/ غم/ قهر/ آشتی/ درک/ تفاهم/ سلیقه/ دوستت دارم....... بدون پشیمانی .... ادامه دارد.....

دیشب پرسیدم نظرت در مورد این پنج سال چی بوده؟ گفت: عشق و سختی / مجادله و شناخت / کار و تلاش / زندگی...

از آن روز 1826 روز گذشت.... از خدا می خواهم که روزی این کانتر عدد 5 رقمی 365000 را نشان دهد.

پ.ن: پنج شاخه گل رز هدیه پنجمین سالگرد ازدواج ( عکس روبرو) ... این اولین بار بود که برای سالگرد ازدواج هدیه گرفتم ... چون سیستم هدیه دادن و گرفتن ما با همه فرق می کنه ... نه اینکه هدیه ندهیم نه... به مناسبتها کاری نداریم ....

0 comments: