دادگاه رسمی است

این ها که در عکس می بینی سرگردان بر روی سرامیک راهپیمایی می کنند، تکه های پازلی هستند که قرار بوده روزی من حوصله بخرج دهم و دلی را به دل داده اش رسانم تا دست به دست هم دهند و نقشی آفرینند.

ولی چندی پیش دلم حوصله اش سر رفت و بی آنکه با عقلم مشورت کند سرخود، او را به مرخصی فرستاد و اینگونه شد که امروز من

بی حوصله ام و نتوانستم در نبودش به وعده وعیدهایی که به هزار تکه پازل داده بودم عمل کنم. آنها هم بر علیه من راهپیمایی کرده اند و خواستار پاسخ از من شده اند. من هم پاسخی ندارم جز اینکه دلم را به پای میز محاکمه بکشانم.

پ.ن: آیدا از سیروسلوک به این آدرس کوچ کرد.

0 comments: