قطار زندگی

قدم برداشتیم - پله اول - پله دوم – در یک واگن سوار شدیم – تیکتی در دست داشتیم – واگن 4– کوپه 6– سفری با هدف – مقصدی نا مشخص و زمان رسیدنی نامعین – وارد کوپه شدیم – در کوپه را بستیم – شروع یک زندگی – سوت قطار کشیده شد – در ابتدا حرکت آرام و سپس سریع شد – گاه می ایستد – کسی پیاده می شود – فراموش می شود – گویی به مقصدش رسیده – دیگری سوار می شود – قطار همیشه در حرکت است – چه بخواهیم چه نخواهیم – از کویر رد می شود – روزهای سخت زندگی – از دشت و چمن می گذرد – روزهای شاد و آرامش – از شب به روز می رسد – گاه چنان ترمز می گیرد که همه چیز به هم می ریزد – و چه زود به حالت اول بر می گردد – قطار می رود – در کوپه ما پنجره ای ست که راه عبور هوا و نور به آنجاست – من به هوا و نور نیاز دارم – او هم نیاز دارد – من انسان هستم – نفرین بر آنان که نور و هوا را از ما دریغ می کنند – از پنجره، انسانی در بیرون می بینم – دستی برایش تکان می دهم – لبخندی می زند – لبخند می زنم – این لبخند تغذیه روح من است – نفرین بر آنان که لبخند ما را محکوم می کنند – جرممان این است که فکرمان آزاد است –

قلم شکسته ام را بر می دارم و بر تکه ای کاغذ می نویسم : من هستم – من زندگی می کنم – با او با تو با همه – او هم زندگی می کند با من با تو با همه – من لبخند می زنم – دستش را می فشارم – این مسکن آرامش من است – کاغذم را به باد می دهم – سخن می گویم – من نیاز به سخن گفتن دارم – چون من هستم - ....

قطار زندگی همچنان می رود – و گاه من از پنجره ان به بیرون می نگرم – قطار زندگی پایان ندارد – ولی عمر من پایان دارد- می دانم روزی باید از آن پیاده شوم – روزی باید فراموش کنم و فراموش شوم – پس امروز که سوار بر او هستم – آنگونه زندگی می کنم که می گوییم باید بکنیم نه آنگونه که می گویند باید بکنید.

11 comments:

شراره عزيز@
اين هم ميشود:

قلم شکسته ام را بر می دارم و بر تکه ای کاغذ می نویسم :
من هستم –
من زندگی می کنم
– با او با تو با همه

و او نيز برايم مينويسد:
من هم هستم
يعني فكر ميكنم كه هستم
يعني ميخواهم كه باشم
من با كسي زندگي نميكنم
يعني كسي با من زندگي نميكند
شك دارم
چونان خوره اي در وجودم شك دارم
همه چيز را سياه ميبينم

من به او لبخند می زنم –
او به من ريشخند تحويل ميدهد
.
.

. عجب زمانه اي است
-----------------------------
Get it?/54

khah nakhah sarneveshte ma ba dastane digari ham ragham mikhore

natjie teste paien: moraba 3 ta daiere 9 ta mosalas 3 ta
man nafahmidam mosalas chi hast

gah chenan tormoz migirad ke hame chiz be ham mirizad...........hamishe zood be halate aval baz migardad?...............nemidoonam.............

خوندم ...نوشته عالي اي بود...پس از انديشيدن مدام به مرگ حس خوبي رو براي آدم متجلي مي كنه

شراره جون متنت خیلی ناز و قابل لمس بود
البته اومدم یه چیزی راجع به پست قبل بگم دیدم آپ کردی ننه!
بوس بوس

شراره جوني تو رو خدا اين رنگ زرد رو ملايم تر كن! يعني يا يه كم به سمت نارنجي ببر يا ليموئي. كوريدم!!! بوس

AXE DIRUZ E MAN SHAIAD BA IN JPOSTE TO BI ERTEBAT NABASHE!

RAHE FARAR KE NA
VALI RAHE MUNDAN O CHAHAR CHANGULI KHODEMUN RO BE ZENDEGI VASL KARDAN RO BALADM

سلام
چه عجب؟ تحويل گرفتي؟
اما به سوالم جواب ندادي؟
اما نتيجه اين قطار و مقصدش كجاست؟

سلام
يعني چي كه نامشخص است؟
مگر مي شود؟
ممنون كه سر مي زني

زيبا بود. چسبيد